جدول جو
جدول جو

معنی شاه غزل - جستجوی لغت در جدول جو

شاه غزل
(غَ زَ)
بهترین غزل از غزلهای شاعر. شاخص و فرد میان غزلها همچون شاه بیت که بیت ممتاز میان ابیات یک غزل است. رجوع به شاه بیت شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاه بال
تصویر شاه بال
بزرگ ترین پر از بال های پرنده
فرهنگ فارسی عمید
کاج باشد و آن را لوچ نیز گویند و بعربی احول خوانند، (فرهنگ جهانگیری)، بمعنی کاج است که بعربی احول گویند، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، لوچ و آن کژ چشم است که یکی را دو بیند، (از آنندراج)، دوبین، لوچ، کاژ، کژبین
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دهدز شهرستان اهواز، دارای 77 تن سکنه، آب آن از چشمه و قنات، محصول آن غلات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
مؤلف حبیب السیر نویسد: چون استندار حسام الدوله اردشیر وفات یافت استندار شهرآکیم که برادر او بود مدت سی سال جای او را گرفت و پس از درگذشت وی پسرش فخرالدوله نام آوربن شهرآکیم که شاه غازی لقب داشت در رستمدار به تخت نشست و او پادشاهی بود عادل و رعیت پرورو مدت سی سال حکومت کرد و در سال 761 هجری قمری درگذشت. رجوع به حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ص 331 ج 3 و زامباور ج 2 ص 291 شود
لقب گروهی از امرای رستمدار مازندران. رجوع به تاریخ طبرستان ابن اسفندیار ص 107 و حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ج 2 ص 331 و غازی و غازی شاه شود
لقب رستم بن علاءالدوله علی بن رستم از امرای مازندران است. (حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ج 2 ص 420). و نیز رجوع به غازی شاه و رستم شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
شاه غزاکننده. سلطان بجنگ کفار رونده. امیر جنگاور. سلطان غازی. هر پادشاه جنگجو را غازی گویند وگاهی بعضی از پادشاهان بعد از عنوان ’شاه’ این کلمه را روی سکه ها افزوده اند. (النقود العربیه ص 134)
لغت نامه دهخدا
(غِ)
دهی از دهستان درزو سایه بان بخش مرکزی شهرستان لار. دارای 196 تن سکنه. آب آن از چاه و باران. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد، دارای 70 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هَِ نَ)
لقب حضرت علی علیه السلام چه آن حضرت را یعسوب المؤمنین لقب است و یعسوب پادشاه زنبوران شهد را گویند. (آنندراج بنقل از غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دزدی که در فن دزدی از طایفۀ دزدان ممتاز باشد. (از بهار عجم) (از آنندراج) :
شاه بیتی ز من حریفی برد
روشنم شد که شاه دزدی هست.
محسن تأثیر (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(هَِ نَ)
پادشاه زنبوران عسل. و در زنبوران عسل یک زنبور کلان باشد که هر جا او رود همه در پس او روند. و او را در عربی یعسوب گویند. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن، دارای 780 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن برنج و ابریشم و چای است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(خِ غَ)
کنایه از کمان تیراندازی. (برهان قاطع) ، کنایه از هلال. (آنندراج) :
در حدود باختر آهوی دشت خاوران
چون فرو شد، در هوا شاخ غزال آمد پدید.
خواجه جمال الدین سلمان (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
دهی از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران. دارای 225 تن سکنه. آب آن از رود خانه گچ سر وچشمه. محصول آن غلات و لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاه دزد
تصویر شاه دزد
دزدی که در فن دزدی از طایفه دزدان ممتاز باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه بیل
تصویر شاه بیل
بیل بزرگ، پاروی بزرگ کشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه پیل
تصویر شاه پیل
شاه فیلان، فیل بزرگ، (شطرنج) رخی که در قلعه باشد
فرهنگ لغت هوشیار